چند توصیه روانشناختی
حرص نخورید. ناراحتی را نبلعید. همانطور که از خوردن غذای مانده و فاسد پرهیز میکنید از جذب کردن و بلعیدن حرف های مفت و مزخرف پرهیز کنید.
نگذارید حرفهایی که به نظر خودتان صحیح می آید و چرند است، ذهن تان را خراب کند و باعث شود که دچار تهوع فکری شوید اگر دلخورید بیان کنید.اگرمی ترسید، ترس تان را به زبان بیاورید. اگر عصبانی هستید، عصبانیت تان را نشان دهید. گریه دارید؟ گریه کنید. مفاهیمی مثل خویشتن داری و سکوت و بردباری را بگذارید کنار. این ها ارزش هایی ست که حکومت های دیکتاتوری تبلیغ می کنند که بتوانند فرد را از همان آغاز، در خانواده سرکوب کنند و یک مشت آدم ترس خورده تحویل جامعه بدهند.
ناراحتی ها را باید ابراز کرد – البته بطور موثر و مسئولانه- و گرنه بعدها می شود کابوس. می شود تیک عصبی، تنگی نفس، خارشِ تن، می شود دسیسه چینی و بهانهجویی، ناخن و لب جویدن و تند تند پاها را تکان دادن.
نگذارید کسی اعتماد به نفس شما را خدشه دار کند. چه با نگاه، با لبخند معنی دار، با کنایه، و یا با حرف و طعنه. سعی کنید به خودتان ایمان بیاورید. با
خودتان صلح کنید. دوست خودتان باشید و خودتان را همانطور که هستید دوست داشته باشید. چهره تان را، اندام تان را، روابط تان و پی و ریشه و خانواده تان را همانطور که هست بپذیرید و دوست بدارید. صلح کردن با خود آغاز زندگی ست.
از گذشته فرار نکنید و آن را بپذیرید. با خود مهربان باشید و اشتباهات وغفلت ها را به خودتان ببخشید. نگذارید ظلم و جفای دیگران در گذشته و یا خطاهای انسانی خودتان از شما یک قربانی بسازد. در نقش قربانی رفتن گاه برای بعضی ها می شود همه ی محتوای زندگی شان. سالها در عزای خود می نشینند و هیچ چیز هم تغییر نمی کند. از گذشته فرار نکنید اما در گذشته هم غرق نشوید و در سوگ روزهای خوب از دست رفته ننشینید. هیچ زمانی جذاب تر از زمان حال نیست.
از خودتان به اندازه تواناییتان انتظار داشته باشید. تلاش کنید حد توانایی تان را بشناسید. بیشتر ما حد توانایی خود را نمی شناسیم و به همین خاطر بیشتر مواقع فرای حد توانایی خود گام بر می داریم و در نتیجه با ناکامی روبرو می شویم و دست از تلاش های موثر بر می داریم. ممکن هم هست در کاری موفق بشویم اما چون از توان خود بیشتر مایه گذاشته ایم، زود دچار خستگی دلزدگی میشویم.
تلاش نکنید دختر و پسر خوب برای پدر و مادر، خواهر خوب، برادر خوب، عروس خوب، داماد خوب، پدر خوب، مادر خوب باشید. این خیلی خوب بودن ها عاقبت کار دست آدم می دهد. آدم گاهی می رود توی نقش هایی که نقش واقعی اش نیستند و از من واقعی اش خیلی فاصله گرفته اند. بهتر است دیگران شما را نپسندند تا اینکه هر روز به جای خود در آینه چهره ی کسی را ببینید که از شما سوال می کند: راستی تو کی هستی؟ و کی میخواهی خود خودت باشی و برای رضای دیگران زندگی نکنی؟ اگر دوست دارید ورزش کنید، ورزش کنید. اگر هم از ورزش بیزارید، ورزش نکنید. اتفاق مهمی نمی افتد..
عشق ورزیدن و مهربانی را در زندگی فراموش نکنید. هرچه هست و می ماند عشق است و دیگر هیچ. “تنها عشق است که ميتواند شکاف بين معرفت اخلاقي و عمل اخلاقي را پر کند؛ به تعبير ديگر کسي که عاشق باشد، بين فکر و عمل او هيچ فاصلهاي وجود ندارد و دقيقا آنگونه زندگي ميکند که ميانديشد”.
ای همه مردم، در این جهان به چه کارید؟—-دوست بدارید، عشق بورزید
سلام دوستان من دانشجوی رشته روانشناسی هستم این وبلاگ را ساختم در جهت آشنایی شما از دنیای روانشناسی . خوش آمدید و امیدوارم لذت ببرید.